چرا حوزه علمیه نخبگان؟
عنوان نخبه و نخبگی در مجموعه حوزه علمیه نخبگان ، عنوانی با لحاظ آرمان این مدارس و آینده افراد است، چرا که امید و باور موسسین و دست اندرکاران این مدارس آن است که از یک سو شرایط و ویژگی هایی برای تربیت و تعالی طلاب نخبه فراهم کنند تا به مرور، این مدارس به پایگاهی با شاخص های متنوع و مطلوب علمی، اخلاقی و پژوهشی جهت تربیت نخبگان حوزوی تبدیل شده و از سوی دیگر طلابی که در این حوزه ها مشغول تحصیل می باشند در آینده نخبه های جامعه حوزوی باشند.
همواره و در کلیه مجامع علمی هستند افرادی که به واسطه تلاشها، استعدادها و فعالیت های بیشتر خود از موفقیتهای بیشتری برخوردار شده اند و عنوان «نخبگان» را با خود دارند و بیشک حوزه های علمیه نیز از این امر مستثنی نبوده است. تاریخ سراسر افتخار حوزه های علمیه شیعه مالامال از شخصیت هایی است که سطح نخبگی آنان به حدی بوده است که تا سال ها و در برخی موارد قرن ها سبک نگرش و نگاه علمیشان مورد احترام علما و تاثیرگذار در فضای علمی مابعد خودشان بودهاند.مکتب علمی شیراز نیز یکی از بلندآوازگان تربیت نخبگان و ملجا فکری در برخی از علوم حوزوی بودهاست و همچنان این نشان افتخار را بر سینه دارد و به آن مباهات میکند. گذر ایام اما این حوزه را با افول روبهروکردهبود و طلاب نخبه و با استعداد و اساتید صاحبنظر، راه ادامه حیات علمی خودشان را در مهاجرت به قم و مجاورت حضرت معصومه (سلامالله علیها) میدیدند.
حضور حضرت آیتالله ایمانی (حفظها...) و دغدغه فراوان ایشان در راه اندازی مجدد، قوت بخشی و احیای مکتب علمی شیراز و در ادامه راهاندازی و ادارهی پنج مدرسه علمیه در سطوح مختلف (از مقدمات تا درس خارج) و یک موسسه آموزش عالی حوزوی نویدبخش آینده ای روشن بود.
توجه به این امر و لزوم حفظ و ساماندهی نخبگان حوزوی و اشعار به این سخن رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) که »یک جامعه بدون دارابودن استخوانبندیهای ذهنی قوی، در حرکت جهانی نخواهد توانست از سربالاییهای دشوار و پیچهای سخت عبور کند. بنابراین، جامعه همچنان که به بدنهی فکری نیاز دارد به نقطه ممتاز فکری هم نیاز دارد .بنابراین اگر هوشمندانی در جامعه هستند که از لحاظ ذهنی نخبهاند، اینها می توانندبه پیشرفت علم، فرهنگ و هنر و کار و پیشرفت هرچیزی که جامعه به آن نیاز دارد کمککنند. بنابراین ، منهای این که ما بخواهیم غیر نخبه را مورد تغافل قراردهیم باید برای نخبگان، حسابی بازکرد. ممکن است بهنظر بیاید این یک تبعیضاست، اما تبعیض همهجا غیرعادلانه نیست ؛ گاهی اوقات ، تبعیض عین عدالت است. این حساب بازکردن برای نخبگان، عین عدل است؛ به خاطر این که ما باید نخبه و هوشمند را در حدی که می تواند رشد کند، رشد دهیم .« سبب شد تا حضرت آیتالله ایمانی در رویکردی شایسته، اقدام به تاسیس و اداره مدارس علمیه نخبگان بنمایند تا از این طریق علاوه بر تحقق اهداف مذکور و لبیکگفتن به ندای رهبرمعظم انقلاب در ارتباط با لزوم وجود برنامه جهت نخبگان در سطح حوزهها، به تربیت مدرس حوزوی و برطرف نمودن نیازهای موجود در جامعه که مرتبط با روحانیت هستند اقدام نمایند.
عنوان نخبه و نخبگی در این دو مجموعه اما، عنوانی با لحاظ آرمان این مدارس و آینده افراد است، چرا که امید و باور موسسین و دست اندرکاران این مدارس آن است که از یک سو شرایط و ویژگی هایی برای تربیت و تعالی طلاب نخبه فراهم کنند تا به مرور، این مدارس به پایگاهی با شاخص های متنوع و مطلوب علمی، اخلاقی و پژوهشی جهت تربیت نخبگان حوزوی تبدیل شده و از سوی دیگر طلابی که در این حوزه ها مشغول تحصیل می باشند در آینده نخبه های جامعه حوزوی باشند.
توجه به این نکته که مرکز نخبکان و استعدادهای برتر حوزه های علمیه کشور، طلبه نخبه را »فرد حوزوی برجسته و کارآمدی می داند که اثرگذاری وی در تربیت، آموزش، تولید و گسترش علوم اسلامی و انسانی، تبلیغ، فناوری، فرهنگ و مدیریت، محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری وی موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و رشد فضائل اخلاقی جامعه گردد«این نکته را بر ما روشن می سازد که در این حوزه ها باید زمینه بروز چنین قابلیت هایی را فراهم نمود و دقیقا به همین خاطر است که رسالت حوزه نخبگان اهتمام و تلاش فراوان در زمینه سازی و ایجاد انگیزه جهت دست یابی طلاب محترم به این قله هاست تا رهاورد این تلاش طاقت فرسا تربیت نخبگان آموزشی[که تدریس یکی از اصلی ترین شاخصه های آن به شمار می رود] ، پژوهشی [که فعالیت های پژوهشی مانند ارائه مقالات ترویجی یا پژوهشی از ملاک های اصلی آن است] تبلیغی و امور فرهنگی، مدیریتی و اخلاقی و تربیتی باشد.
بر همین اساس حوزه نخبگان در جهت تامین زمینههای پیش گفته، ضمن توجه جدی به رصد رشد علمی طلاب و پالایش سالانه مدرسه از فاقدین شرایط این نهاد علمی و ارتقاء سالانه شاخصه های کمی و کیفی، مسیر رشد و ترقی را پیوسته طی کرده است و در این مسیر با اتخاذ روی کرد استادپروری، جذب اساتید متخصص و مبرز در علوم مختلف را در برنامه خود قرار داده، اقدام به برقراری طرح استاد یاری نموده است.
از دیگر سو اما، با اشراف به مطالبه دردمندانه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بر تولید علم و اسلامی کردن علوم انسانی، در عمومی نمودن آن تلاش کرده است و با هدف مجهز نمودن طلاب به ابزار تولید علم، پژوهش را در جای گاه شایسته و بایسته خود نشانده و طلاب محترم را با استفاده از آیین نامه های مختلف استانی و کشوری به پژوهش و ارائه مقاله ترویجی یا پژوهشی در هر نیم سال موظف کرده است که رهاورد این اقدام شایسته تسلط غالب طلاب محترم به روش پژوهش، انتخاب مدرسه به عنوان مدرسه برتر پژوهشی فارس در سال گذشته، انتشار فصل نامه علمی رَسِش و درخشش طلاب محترم در جشنواره های متفاوت پژوهشی ملی و بین المللی بوده است.
در زمینه های تبلیغی و مدیریتی نیز علاوه بر سپردن امور مختلف فرهنگی درون حوزوی به طلاب، ارتباط با مراکز فرهنگی جهت تقویت بنیه تبلیغی طلاب و... نیز جزو برنامه های این مدرسه بوده و از لحاظ رشد اخلاقی نیز با اجرای سیاست های مختلف تربیتی زمینه رشد اخلاقی در طلاب فراهم می گردد.
بی شک اما همان طور که رسالت حوزه های علمیه در دوره هایی محدث پروری و در ادامه مجتهد پروری بوده است، در عصر حاضر آنچه متوجه حوزه های علمیه شیعی است فراهم نمودن زمینه های لازم به منظور انجام رسالت سنگین امام پروری است، که از حد نخبگی هم بالاتر بوده و از جمله مفاخر حوزه و عالم اسلام باشند که با وجود محدودیت های مختلف در زمینه امکانات سخت افزاری و نیروی انسانی، حرکت بسیار کندتر از حد توقع است لکن با حد اکثر استفاده از امکانات موجود دستیابی به این آرمانها دور از دسترس نبوده و ثمرات آن را نیز در همین سالها به نظاره نشسته و خواهیم نشست چرا که : آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید.